قسمت دوم مدیریت اسلامی ( برگرفته از فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر)
انتخاب منشي و كارمند:
سپس در وضع منشيان و کارمندانت دقت کن و کارهايت را به بهترين آنها بسپار
و نامه های سری و نقشه ها و طرحهای مخفی خود را در اختيار کسی بگذار که دارای اساسي ترين اصول اخلاقی باشد .از کسانی که موقعيت و مقام آنها را مست و مغرور نسازد تاکه در حضور بزرگان و سران مردم نسبت به تو مخالفت و گستاخی کنند.
و در اثر غفلت در رساندن نامه های کارمندانت به تو و گرفتن جوابهای صحيحش از تو کوتاهی ننمايند خواه در اموری باشد که از طرف تو دريافت مي دارند و يا از سوی تو مي بخشند.
بايد قراردادهائی که برای تو تنظيم مي کنند سست و آسيب پذير نباشی هرگاه قراردادی به زيان تو باشد از يافتن راه حل عاجز نمانند .
و نسبت به ارزش و منزلت خويش ناآگاه و بي اطلاع نباشند که شخص ناآگاه از منزلت خويش از ارزش و مقام ديگری ناآگاهتر خواهد بود .
سپس در انتخاب اين منشيان هرگز به فراست و خوشبينی و خوش گمانی خود تکيه مکن چرا که مردان زرنگ طريقه جلب نظر و خوشبينی زمامداران را با ظاهرسازی و تظاهر به خوش خدمتی خوب مي دانند در حاليکه در ماوراء اين ظاهر جالب هيچگونه امانت داری و خيرخواهی وجود ندارد .
بلکه آنها را از طريق پستهائی که برای حکومتهای صالح پيش از تو داشته اند بيازمای
بنابراين بر کسانی اعتماد کن که در ميان مردم خوش سابقه تر و در امانت داری معروفند و اين خود دليل آنست که تو برای خدا و کسانیکه والی بر آنان هستی خيرخواه مي باشی
بايد برای هر نوعی از کارها يک رئيس انتخاب کنی رء سیکه کارهای مهم وی را مغلوب و درمانده نسازد و کثرت کارها او را پريشان و خسته نکند
و به خوبی بايد بدانی هر عيبی در منشيان تو يافت شود که تو از آن بي خبر باشی شخصا مسؤول آن خواهی بود
و از ميان آنها افرادی که با تجربه تر و پاکتر و پيشگامتر در اسلامند برگزين [
زيرا اخلاق آنها بهتر و خانواده آنها پاکتر و همچنين کم طمعتر و در سنجش عواقب کارها بيناترند .
سپس حقوق کافی به آنها بده زيرا اين کار آنها را در اصلاح خويش تقويت مي کند و از خيانت در اموالي که زير دست آنها است بي نياز مي سازد . بعلاوه اين حجتی در برابر آنها است اگر از دستورت سرپيچی کنند يا در امانت خيانت ورزند
انتخاب قاضي و نوع برخورد با آنان:
سپس از ميان مردم برترين فرد در نزد خود را برای قضاوت برگزين از کساني که مراجعه فراوان آنها را در تنگنا قرار ندهد .
و برخورد مخالفان با يکديگر او را به خشم و کج خلقی واندارد . در اشتباهاتش پافشاری نکند .
و بازگشت به حق هنگامی که برای آنها روشن شد بر آنها سخت نباشد .
طمع را از دل بيرون کرده و در فهم مطالب به اندک تحقيق اکتفا نکند.
از کسانی که در شبهات از همه محتاطتر و در يافتن و تمسک به حجت و دليل از همه مصرتر باشند .
با مراجعه مکرر شکايت کنندگان کمتر خسته شوند . و در کشف امور شکيباتر و به هنگام آشکارشدن حق در فصل خصومت از همه قاطعتر باشند .
از کسانيکه ستايش فراوان آنها را فريب ندهد و تمجيدهای بسيار آنان را متمايل به جانب مدح کننده نسازد ولی البته اين افراد بسيار کمند .
آنگاه با جديت هر چه بيشتر قضاوتهای قاضی خويش را بررسی کن و در بذل و بخشش به او سفره سخاوتت را بگستر آنچنان که نيازمنديش از بين برود و حاجت و نيازی به مردم پيدا نکند و از نظر منزلت و مقام آنقدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هيچکدام از ياران نزديکت به نفوذ در او طمع نکند . و از توطئه اين گونه افراد در نزد تو در امان باشد . [ و بداند که موقعيتش از او بالاتر نيست که بخواهد از او شکايتی بکند .
نظارت بر امور كاركنان:
سپس در کارهای کارمندانت بنگر و آنها را با آزمايش و امتحان به کار وادار و از روی ميل و استبداد آنها را به کاری واندار زيرا استبداد و تسليم تمايل شدن کانونی از شعبه های جور و خيانت است سپس با فرستادن ماموران مخفی راستگو و با وفا کارهای آنان را زير نظر بگير زيرا بازرسی مداوم پنهانی سبب مي شود که آنها به امانت داری و مداراکردن به زير دستان ترغيب شوند
اعوان و انصار خويش را سخت زير نظر بگير اگر يکی از آنها دست به خيانت زد و ماموران سری تو . متفقا چنين گزارشی را دادند به همين مقدار از شهادت قناعت کن . و او را زير تازيانه کيفر بگير و به مقدار خيانتیکه انجام داده او را کيفر نما سپس ویرا در مقام خواری و مذلت بنشان و نشانه خيانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را به گردنش بيفکن [ و او را به جامعه چنان معرفی کن که عبرت ديگران گردد ]
تشويق و تنبيه:
هرگز نبايد افراد نيکوکار و بدکار در نظرت مساوی باشند زيرا اين کار سبب مي شود که افراد نيکوکار در نيکي هايشان بي رغبت شوند و بدکاران در عمل بدشان تشويق گردند هر کدام از اينها را مطابق کارش پاداش ده.
رفتار مناسب با ارباب رجوع:
برای مراجعان خود وقتی مقرر کن که به نياز آنها شخصا رسيدگی کنی
مجلس عمومی و همگانی برای آنها تشکيل ده و درهای آنرا به رویهي چکس نبند و بخاطر خداوندی که ترا آفريده تواضع کن و لشکريان و محافظان و پاسبانان را از اين مجلس دور ساز تا هر کس با صراحت و بدون ترس و لکنت سخنان خود را با تو بگويد زيرا من بارها از رسولخدا صلی الله عليه و آله و سلم اين سخن را شنيدم ملتیکه حق ضعيفان را از زورمندان با صراحت نگيرد هرگز پاک و پاکيزه نمي شود و روی سعادت نمي بيند
سپس خشونت و کندی آنها را در سخن تحمل کن در مورد آنها هيچگونه محدوديت و استکبار روا مدار که خداوند به واسطه اين کار رحمت واسعش را بر تو گسترش خواهد داد و موجب ثواب اطاعت او برای تو خواهد شد .
آن چه مي بخشی به گونه ای ببخش که گوارا باشد [ بي منت و بي خشونت ] . و خودداری از بخشش را با لطف و معذرت خواهی توام کن
توجه به سنتهاي مردم:
هرگز سنت پسنديده ایرا که پيشوايان اين امت به آن عمل کرده اند و ملت اسلام به آن انس و الفت گرفته [7] و امور رعيت به وسيله آن اصلاح مي گردد نقض مکن و نيز سنت و روشی که به سنتهای گذشته زيان وارد مي سازد احداث منما [8] که اجر برای کسی خواهد بود که آن سنتها را برقرار کرده و گناهش بر تو که آنها را نقض نموده ای
با چه كساني بايد ارتباط برقرار كنيم؟
سپس روابط خود را با افراد باشخصيت و اصيل و خاندانهای صالح و خوش سابقه برقرار ساز و پس از آن با مردمان شجاع و سخاوتمند و افراد بزرگوار چرا که آنها کانون کرم و مراکز نيکی هستند