نگاهی به چند آیات الهی
وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاًوَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّشَىْءٍ قَدْراً
و هر كس كه از خدا پروا كند، خداوند براى او راه بيرون شدن و رهايى (از هر گونه مشكل) را قرار مىدهد.و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد و هر كس بر خدا توكل كند، او برايش كافى است. همانا خداوند كار خود را محقق مىسازد. همانا خداوند براى هر چيز اندازهاى قرار داده است.
وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً و هر كس از خدا پروا كند و ازگناه و ستم و كارهاى ناروا كه از آنها هشدار داده شده است، دست نگاه دارد، خدا براى او راه نجاتى قرار مىدهد و از رنج و درماندگى دنيا و تيرهبختى آخرت در امانش مىدارد. از پيامبر گرامى آوردهاند كه به هنگام تلاوت اين آيه فرمود: من شبهات الدنيا، و من غمرات الموت، و شدائد يوم القيامة.(487) منظور اين است كه اگر كسى به راستى پرواى خدا را پيشه سازد، خدا او را از شبهات زندگى دنيا و از گرفتارىها و غمرات مرگ و از فشارها و سختىهاى روز رستاخيز نجات مىدهد. و نيز آوردهاند كه فرمود: من اكثر الاستغفار جعل الله له من كلّ هم فرجاً و من كلّ ضيق مخرجاً.(488) كسى كه بسيار آمرزش بخواهد و روى توبه به بارگاه خدا آورد، خداى مهربان او را از هر غم و اندوهى نجات داده و از هر تنگنا و رنجى برايش گشايش پديد مىآورد. و به باور پارهاى منظور آيه اين است كه: و كسى كه همسرش را بر اساس طلاق سنّت، طلاق دهد، خدا براى او راهى در بازگشت و رجوع قرار خواهد داد. در آيه بعد مىافزايد: وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ و او را از جايى كه فكرش را هم نكرده است، رزق و روزى مىدهد. به باور پارهاى اين آيه در مورد فردى به نام «عوف اشجعى» فرود آمد، چرا كه فرزند او به دست دشمن اسير گرديد و او به حضور پيامبر آمد و اين خبر را با آن حضرت در ميان نهاد و از فقر و محروميت شكايت كرد؛ پيامبر گرامى فرمود: اتق الله و اصبر و اكثر من قول لا حول و لا قوة الاّ بالله.(489) هان اى عوف! از خدا پروا كن و شكيبايى پيشه ساز و هر چه بيشتر به او پناه بر و به او اعتماد كن و بگو: هيچ نيرو و قدرتى جز نيرو و قدرت بىكران او نيست و هيچ توانمندى جز به يارى و قدرت او نمىتواند كارى انجام دهد. آن مرد دستور پيامبر را به جان خريد و ضمن آراسته ساختن جان به پرواى خدا، راه شكيبايى را در زندگى پيش گرفت و به آن ذكر توسل جست و آن گاه چيزى نگذشته بود كه پسرش به خواست خدا با غفلت اسارتگيرندگانش فرار كرد و خود را به خانه رساند و شترى نيز كه بر آن سوار شده بود با خود به غنيمت آورد. و اين جلوهاى كوچك از پيام آيه مورد بحث است كه فرمود: هر كس پرواى خدا را پيشه سازد، خدا براى او برون رفتن از مشكلات و تنگناها مىگشايد و روزى او را از جايى كه حساب آن را هم نكرده است مىسازد. از امام صادق آوردهاند كه فرمود: منظور از «و يرزقه من حيث لا يحتسب» اين است كه: خدا به كسى كه پروا پيشه سازد، به آنچه به او داده است بركت مىبخشد. يبارك له فيما اتاه.(490) و «ابوذر غفارى» از پيامبر آورده است كه فرمود: انّى لا علم آية لو اخذ بها الناس لكفتهم: و من يتق الله يجعل له مخرجاً... فما زال يقولها و يعيدها.(491) من آيهاى را از قرآن شريف نشان دارم كه اگر همه انسانها دست به دامان آن زنند، براى حل مشكلات و رفع تنگناهاى آنان بسنده است؛ و آن گاه به تلاوت آيه مورد بحث پرداخت و بارها آن را تكرار كرد كه: و من يتق الله يجعل له مخرجاً و يرزقه من حيث لا يحتسب... در ادامه آيه مىفرمايد: وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ و هر كس بر خدا اعتماد كند، همو برايش بسنده است. آرى، اگر انسانى به او ايمان داشته باشد و كار دنيا و آخرت خويش را به تدبير و تقدير او واگذارد، خداى فرزانه او را كفايت مىكند و با او به گونهاى رفتار مىكند كه دنياى آباد و آزاد و بهشت پرطراوت را به دست آورد. در روايتى آمده است كه: هر كس شادمان مىگردد كه پرتوانترين انسانها گردد، بايد به خدا اعتماد نمايد. من سرّه ان يكون اقوى الناس فليتوكل على الله.(492) در ادامه آيه مىافزايد: إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ چرا كه خدا به دليل دانش و قدرت بىكرانش، خواست و فرمان خود را به انجام مىرساند، و هيچ كسى نمىتواند جلو تدبير و تقدير او، در پديد آوردن پديدهها و تدبير هستى را بگيرد. به باور پارهاى منظور اين است كه: بىگمان فرمان خدا در مورد كسانى كه به او توكّل نمايند و يا اعتماد نكنند انجامشدنى است. قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً به يقين خدا براى هر چيز اندازهاى قرار داده است كه آن نظام و تقدير بى كم و كاست رعايت مىگردد. به باور پارهاى منظور اين است كه: خدا براى هر چيزى بر اساس مصلحت و رحمت مقرراتى در حلال و حرام و روا و ناروا و ترغيب و هشدار قرار داده است؛ درست همان گونه كه در پديده طلاق و دوران «عدّه» و موضوعاتى نظير اينها مقررات و قوانين خود را به روشنى بيان فرموده است. امّا به باور پارهاى ديگر منظور اين است كه: و خدا براى هر خوشى و ناخوشى و سختى و آسايش فرصت و پايانى قرار داده است كه سرانجام فرا مىرسد.
نکات مهم:
|
در مديريّت بحرانها و فتنهها، دو چيز راه نجات است: |
|
. برگرفته از تفسیر المیزان و نور
|