بیاد فرمانده گردان مالک اشتر عملیات الی بیت المقدس- شهید بابایی

در عملیات الی بیت المقدس که موجب آزادی و فتح خرمشهر گردید ُبنده نیز بعنوان سیاهی لشگر و سرباز کوچکی شرکت داشتم . در این عملیات که با یک گردان ازقم به سرپرستی شهید ناصر شهریاری به  پادگان دوکوهه اندیمشک اعزام شدیم و در آنجا زیر نظر لشگر محمد رسول اله تهران قرار گرفتیم . بچه های قم در روزهای ابتدایی حضور در دو کوهه  علاقمند بودند با فرماندهان  همشهری خود در عملیات شرکت نمایندُ ولی مسئولین لشگر (  فرمانده لشگر و  حاج احمد متوسلیان و قائم مقام ایشان شهید همت ) فرماندهی  گردان را به شهیداحمد بابایی سپردند. یادش بخیر چند روزی که با او بودیم او را یک انسان خدایی و آماده رفتن دیدم .در خلوتهایی که داشت نامه هاو وصیت نامه هایی که می نوشت حاکی از  آمادگی پرواز او  بسوی معشوقش بود. یادش گرامی باد . مطلبی را در مورد ایشان و اتفاقاتی که در آنجا افتاد در اینترنت مشاهده کردم که برایم جالب بود لذا آنرا در زیر آوردم . 

فتح‌آفرين خرمشهر؛شهيد احمد بابايي

یکی از عملیاتهای سرنوشت ساز که توفیق حضور در آن را داشتم عملیات فتح خرمشهر بود که از قم با شهید ناصر شهریاری اعزام شدیم ولی در دو کوهه در گردان مالک اشتر لشگر ۲۷ محمد رسول الله قرار گرفتیم در این رابطه مطبی را یافتم که بسیار زیبا ود و خاطرات آنزمانم رتا زنده کرد.

هشتمين باري بود كه مجروح شده بود. پس از پايان اين مجروحيت بود كه گلوله‌اي پيشاني‌اش را بوسيد و به خيل شهدا پيوست. ديگر پزشكان و پرستاران او را مي‌شناختند. هر بار كه آمده بود، يك ماه مهمان بيمارستان بود و به سرعت به جبهه بازمي‌گشت، ده ساله بودم كه با پدرم به ملاقات او رفتم. با پدرم به نجوا پرداخت و گفت: بابام به من مي‌گويد: احمد، برايت شورلت مي‌خرم، ديگر جبهه نرو. او من را دوست دارد و دوست دارد پيش او بمانم، اما از حال دل من خبر ندارد.

سخنان او هنوز در گوشم باقي بود كه اسلحه را در دست خود ديدم، در حالي كه ديگر احمد نبود، اما افتخارم اين بود كه فرماندهان منِ نوجوان، همگي نيروهاي احمد بابايي بودند. شب قبل از اينكه عكس و وصيت‌نامة احمد را براي امتداد بياورم، وصيت‌نامه‌اش را به پدرم دادم. خواند و گريست و به ياد روزي افتاد كه من مردي را بر تخت بيمارستان ديدم كه الگويي براي بچه‌هاي لشكر 17 علي‌ابن ابي‌طالب شد.

احمد بابايي، فرمانده سرافراز گردان مالك اشتر لشكر 27 حضرت محمد رسول‌الله(ص) كه در مرحلة سوم عمليات بيت‌المقدس آزادي خرمشهر در ارديبهشت ماه 61 به شهادت رسيد، در وصيت‌نامه‌اش نوشت: همسرم به تو قول مي‌دهم اگر پيش خدا آبرويي داشتم از تو شفاعت كنم.

پردة اول

احمد متوسليان، حاج همت و احمد بابايي، هر سه تايي سوار تويوتاي لندكروز شدند و به طرف محل تجمع رزمندگان اعزامي از قم حركت كردند. ميدان صبحگاه، سيصد فرزند خميني را در برگرفته بود كه تازه با هم انس گرفته بودند.

صداي ترمز ماشين در ميان همهمة بچه‌ها توجه همه را به خود جلب كرد. متوسليان از ماشين پياده شد و همت و بابايي هم در كنار او به سوي جايگاه حركت كردند. متوسليان، بدون مقدمه با «بسم‌الله الرحمن‌الرحيم» سخنراني را شروع كرد. بچه‌ها ذوق‌زده و با چشماني اشكبار به سخنان فرمانده خود گوش مي‌دادند. اول به ذكر اوصاف همت پرداخت و بعد به معرفي فرمانده گردان مالك. اين فرمانده كسي نبود جز احمد بابايي، كلكسيون تير و تركش جنگ و فرمانده شجاع.

جلسه كه تمام شد، همه به سوي همت هجوم آوردند. سيصد نفر حاج همت و احمد بابايي را غرق در بوسه كردند و حاج احمد متوسليان با خيال آسوده فرمانده گردا‌ن مالك را با نيروهايش تنها گذاشت.

پرده دوم

حاج آقا محمدرضايي، معلم احمد، دوران كودكي و جواني او را چنين ترسيم مي‌كند: در كلاس سوم ابتدايي در دبستان نوبنياد شال قزوين در سال 1340 آموزگار او بودم. شايد باوركردني نباشد كه من بگويم پس از 46 سال هنوز آن جذبة كودكي، لبخندهاي مليح و جسارت مثال‌زدني او در جلوي چشمان من رژه مي‌روند. آن روزها در مدارس روستاها هيچ نوعي امكانات ورزشي نبود. تنها سرگرمي بچه‌ها اين بود كه در زنگ تفريح با هم كشتي مي‌گرفتند و عجيب كه احمد هميشه داوطلب كشتي گرفتن با بزرگ‌تر از خود بود.

پس از چند سال وقفه دوباره در سال 1347 معلم او در دبيرستان رشديه همان روستا بودم. آنگاه هر دو به تهران مهاجرت كرديم و از هم جدا شديم.

احمد كه دبيرستان را تمام نكرده بود، به نيروي هوايي رفت. خيلي تعجب‌آور بود كه او بتواند در فضاي آن روزهاي نيروي هوايي ادامة كار دهد و سرانجام در سال 55 با هر ترفندي خود را از آن محيط نظامي آزاد كرد. درست در همين سال بود كه احمد متحول شد و با يك چرخش فوق‌العاده به زهد و معنويت روي آورد و عاشق امام شد. شده بود يك مبلغ تمام معنا براي انقلاب و در هر فرصتي كه به دست مي‌‌آمد خيانت‌هاي رژيم را آشكار مي‌ساخت. در همين سال ازدواج كرد و براي امرار معاش به رانندگي كاميون روي آورد.

بچه‌هاي نازي‌آباد در جنوب تهران به خوبي به ياد دارند كه احمد چگونه قهوه‌خانة حاج رضا در ميدان پارس را براي تبليغات ضد رژيم قرق كرده بود.

انقلاب پيروز شد و احمد جزء گروه‌هاي نخستيني بود كه خود را به سپاه رساند و عضو رسمي آن شد. او تمام تجربة خود در نيروي هوايي دوران قبل از انقلاب را در اختيار نظام قرار داد و با همان روحية شجاعانه وارد جنگ شد.

پرده سوم

سرهنگ علي حاجي‌زاده از بچه‌هاي گردان مالك كه شاگردي بابايي را از افتخارات زندگي خود به شمار مي‌آورد و از او به عنوان حجت خدا براي بچه‌هاي قم ياد مي‌كند، مي‌گويد:

بچه‌هاي قم، كه تعدادي از عمليات فتح‌المبين، و تعدادي هم تازه اعزام شده بودند، در پادگان دوكوهه در قالب گردان مالك سازماندهي شدند. تقريباً تمام بچه‌هاي باتجربة جنگ تا آن روز در اين گردان حضور داشتند: سردار غلامرضا جعفري، فرمانده سابق لشكر 17 علي بن ابي‌طالب(ع)، شهيد ناصر جام شهرياري، شهيد خباز و...

انتظار بچه‌هاي قم، انتخاب فرمانده از ميان خودشان بود. شهيد همت به جمع بچه‌هاي قم آمد و نتوانست بچه‌ها را متقاعد كند تا فرمانده غير قمي انتخاب كنند. چند دقيقه پس از رفتن همت، خود روي لندكروز جلوي زمين صبحگاه توقف كرد و احمد متوسليان و محمدابراهيم همت، به همراه يك جوان كه كلاه ارتشي به سر داشت، از ماشين پياده شدند.

به محض اينكه احمد متوسليان بسم‌الله را گفت، بچه‌ها گريه‌شان گرفت. متوسليان گفت: شما همت را مي‌شناسيد؟! و شروع كرد از همت تعريف كردن (همت همان‌طور با ابهت و با شلوار شش‌جيب و پيراهن سبز سپاه ايستاده بود). حاج احمد متوسليان در ادامه گفت: يكي از عزيزترين بچه‌ها را كه كلكسيون تير و تركش است، به عنوان فرمانده گردان مالك تعيين كرده‌ايم، اميدواريم با همكاري شما گردان مالك بدرخشد.

پس از رفتن متوسليان و همت، احمد بابايي فرمانده جديد گردان مالك شروع كرد به سخنراني و گفت: من يك نظامي هستم، همه بايد نظامي باشند. و نقطه‌اي را تعيين كرد و دستور داد تا همه به صورت دو به آن نقطه بروند و برگردند. بسيجيان گردان همه اطاعت امر كردند، اما برخي از انجام اين دستور خودداري كردند. پس از بازگشت بچه‌ها به نقطة اول، در مقابل ديدگان همه، يكي از نيروها را بر روي زمين خواباند و دستان او را به پشت پيچاند و گفت: شما بايد جلوتر از بسيجيان برويد.

هوا گرم بود و ميدان صبحگاه، محل استراحت شبانه بچه‌ها بود. متوسليان، همت و بابايي به مناجات مشغول بودند. دست‌هاي اين سه نفر تا صبح رو به آسمان بلند بود. صداي «العفو العفو» آنها به آسمان بلند بود. دست‌ها رو به خدا بود. هر سه‌تايي با هم نماز شب مي‌خواندند و اين كار هر شب آنها بود. تازه فهميدم چرا حرف اين فرماندهان در دل بچه‌ها تأثيرگذار است. تأثير بسم‌الله حاج احمد در قلب بچه‌ها را از همين راز و نياز شبانه يافتيم.

شهيد احمد بابايي، آنقدر تأثيرگذار بود كه فقط از معنويت شبانة او سرچشمه مي‌گرفت. دلاوري و جنگاوري آن يك طرف و اين خلوص و نيت و عمل آنها در طرفي ديگر. هر كجا بنا بود گردان حضور پيدا كند، تدبير بابايي، بالاي آن برنامه ديده مي‌شد.

اي‌كاش يك‌بار بابايي زنده مي‌شد و يك‌سري بچه‌هاي نسل سومي تحت فرماندهي او قرار مي‌گرفت تا بسياري از مشكلات حل شود.

 

 

یادش بخیر- در کنار شهیدان شهریاری و بنیادی

فرمانده گردان امام سجاد(ع)لشگر17علی ابن ابی طالب(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
سال 1338 در امام زاده اسماعیل از توابع شهر مقدس قم متولد شد. در کانون خانواده ای معتقد و مذهبی تربیت یافت و دل و جانشین با محبت اولیای خدا خو گرفت. هوش و ذکاوت و کنجکاوی، از خصلت های بارز دوران کودکی او بود در سالهای کودکی با همین ویژگی ها پا به مدرسه گذاشت. او در محیط معنوی روستا کنار پدر زندگی آمیخته به تلاش و سرشار از صفا داشت اما این دوران زود سپری شده و با وجود همه مشکلات برای ادامه تحصیل به شهر آمد. در این دوران بود که پدرش را از دست داد. او به دلیل فقر مادی نتوانست ادامه تحصیل دهد ولی با روح بلند و مقاوم، مشکلات زندگی را با تلاش و کوشش از میان برداشت.
در ایام انقلاب نیز، به عنوان جوانی پر شور و متعهد، در حماسه اسلامی مردم شرکت داشت، او فشارهای دوران طاغوت را دیده بود و به آزادی و عزت می اندیشید. ناصر با پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) دستگیر شد و به زندان افتاد و مدتی بعد از کار اخراج گردید. سربازی و خدمت زیر پرچم را با فرمان امام (ره) مبنی بر فراز از پادگان ها نیمه کاره گذاشت و به خیل عظیم مردم در تظاهرات پیوست. و تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در صحنه های مبارزه شرکت کرد با آغاز جنگ تحمیلی مدتی مسئولیت اعزام نیروهای داوطلب به جبهه های نبرد را به عهده گرفت و نقش مهمی را در اعزام نیرو ایفا کرد. اما مدتی بعد روح بلندش او را به صف جوانمردان غیور پیوند داد و به پای خاکریزهای عزت و شرف کشاند. او در جبهه های نبرد با شهامت و شجاعت فرماندهی نیروهای سپاه اسلام را به عهده داشت.
ناصر در عملیات رمضان فرماندهی گردان مالک اشتر و تا قبل از عملیات والفجر چهار فرماندهی گردان امام سجاد (ع) را عهده دار بود و عاقبت در منطقه سرپل ذهاب به فیض شهادت نایل آمد. او یک فرزند پسر و یک فرزند دختر از خود به یادگار گذاشته است.
منبع:ستارگان خاکی،نوشته ی ،محمد خامه یار،نشرلشگر17علی ابن ابی طالب(ع)،قم-1375

یادش بخیر- در کنار شهیدان شهریاری و بنیادی

ادامه نوشته

برنامه برگزاري دهمين جشنواره خيرين مدرسه ساز اعلام شد

مسئول دبيرخانه ستاد برگزاري دهمين جشنواره خيرين مدرسه‌ساز گفت: اين جشنواره از 19 ارديبهشت آغاز مي‌شود.

 به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، سيد محمدرضا جعفري افزود: جشنواره خيرين مدرسه‌ساز كشور با هدف فعال‌سازي جشنواره‌هاي استاني و شهرستان‌هاي هر استان، شناسايي خيرين مدرسه ساز و معرفي آنان به منظور ترويج فرهنگ مدرسه سازي در كشور برگزار مي‌شود.

وي ادامه داد: جشنواره خيرين مدرسه‌ساز كشور از 19 ارديبهشت در استان‌هاي بوشهر و همدان آغاز مي‌شود و استان كردستان آخرين استاني است كه اين جشنواره را در نهم خرداد برگزار مي‌كند.

جعفري اظهار داشت: همزمان با برگزاري جشنواره‌هاي مراكز استان، در بسياري از شهرهاي هر استان نيز جشنواره‌هاي شهرستاني با حضور ميهمانان و مسئولان استاني برگزار مي‌شود.

مسئول دبيرخانه ستاد برگزاري دهمين جشنواره خيرين مدرسه‌ساز گفت: پيش‌بيني مي‌كنيم كه امسال خيرين مدرسه‌ساز نيز همانند سال‌هاي گذشته حضور پرشور خود را حفظ كند.

وي اضافه كرد: تعهد خيرين مدرسه‌ساز هر سال نسبت به سال گذشته داراي رشد چشمگير است.

نگاهی به چند آیات الهی

شنیدم که بعضی بزرگانو علمای دینی آیاتی را به کرات تلاوت کرده و به خود تذکر می دادند یکی از این اذکار آیاتی است که در سوره طلاق آمده است لذا به دوستان توصیه می شود ضمن توجه به این آیات به معانی آنها توجه نموده تا خداوند متعال از نعمات آن ما را برخوردار نماید. ابتدا آیات و سپس به تفسیر کوتاه آن توجه فرمایید :

وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاًوَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِ‏ّشَىْ‏ءٍ قَدْراً 

 و هر كس كه از خدا پروا كند، خداوند براى او راه بيرون شدن و رهايى (از هر گونه مشكل) را قرار مى‏دهد.و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‏دهد و هر كس بر خدا توكل كند، او برايش كافى است. همانا خداوند كار خود را محقق مى‏سازد. همانا خداوند براى هر چيز اندازه‏اى قرار داده است.

وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً و هر كس از خدا پروا كند و ازگناه و ستم و كارهاى ناروا كه از آن‏ها هشدار داده شده است، دست نگاه دارد، خدا براى او راه نجاتى قرار مى‏دهد و از رنج و درماندگى دنيا و تيره‏بختى آخرت در امانش مى‏دارد. از پيامبر گرامى آورده‏اند كه به هنگام تلاوت اين آيه فرمود: من شبهات الدنيا، و من غمرات الموت، و شدائد يوم القيامة.(487) منظور اين است كه اگر كسى به راستى پرواى خدا را پيشه سازد، خدا او را از شبهات زندگى دنيا و از گرفتارى‏ها و غمرات مرگ و از فشارها و سختى‏هاى روز رستاخيز نجات مى‏دهد. و نيز آورده‏اند كه فرمود: من اكثر الاستغفار جعل الله له من كلّ هم فرجاً و من كلّ ضيق مخرجاً.(488) كسى كه بسيار آمرزش بخواهد و روى توبه به بارگاه خدا آورد، خداى مهربان او را از هر غم و اندوهى نجات داده و از هر تنگنا و رنجى برايش گشايش پديد مى‏آورد. و به باور پاره‏اى منظور آيه اين است كه: و كسى كه همسرش را بر اساس طلاق سنّت، طلاق دهد، خدا براى او راهى در بازگشت و رجوع قرار خواهد داد. در آيه بعد مى‏افزايد: وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ‏ و او را از جايى كه فكرش را هم نكرده است، رزق و روزى مى‏دهد. به باور پاره‏اى اين آيه در مورد فردى به نام «عوف اشجعى» فرود آمد، چرا كه فرزند او به دست دشمن اسير گرديد و او به حضور پيامبر آمد و اين خبر را با آن حضرت در ميان نهاد و از فقر و محروميت شكايت كرد؛ پيامبر گرامى فرمود: اتق الله و اصبر و اكثر من قول لا حول و لا قوة الاّ بالله.(489) هان اى عوف! از خدا پروا كن و شكيبايى پيشه ساز و هر چه بيشتر به او پناه بر و به او اعتماد كن و بگو: هيچ نيرو و قدرتى جز نيرو و قدرت بى‏كران او نيست و هيچ توانمندى جز به يارى و قدرت او نمى‏تواند كارى انجام دهد. آن مرد دستور پيامبر را به جان خريد و ضمن آراسته ساختن جان به پرواى خدا، راه شكيبايى را در زندگى پيش گرفت و به آن ذكر توسل جست و آن گاه چيزى نگذشته بود كه پسرش به خواست خدا با غفلت اسارت‏گيرندگانش فرار كرد و خود را به خانه رساند و شترى نيز كه بر آن سوار شده بود با خود به غنيمت آورد. و اين جلوه‏اى كوچك از پيام آيه مورد بحث است كه فرمود: هر كس پرواى خدا را پيشه سازد، خدا براى او برون رفتن از مشكلات و تنگناها مى‏گشايد و روزى او را از جايى كه حساب آن را هم نكرده است مى‏سازد. از امام صادق آورده‏اند كه فرمود: منظور از «و يرزقه من حيث لا يحتسب» اين است كه: خدا به كسى كه پروا پيشه سازد، به آنچه به او داده است بركت مى‏بخشد. يبارك له فيما اتاه.(490) و «ابوذر غفارى» از پيامبر آورده است كه فرمود: انّى لا علم آية لو اخذ بها الناس لكفتهم: و من يتق الله يجعل له مخرجاً... فما زال يقولها و يعيدها.(491) من آيه‏اى را از قرآن شريف نشان دارم كه اگر همه انسان‏ها دست به دامان آن زنند، براى حل مشكلات و رفع تنگناهاى آنان بسنده است؛ و آن گاه به تلاوت آيه مورد بحث پرداخت و بارها آن را تكرار كرد كه: و من يتق الله يجعل له مخرجاً و يرزقه من حيث لا يحتسب... در ادامه آيه مى‏فرمايد: وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‏ و هر كس بر خدا اعتماد كند، همو برايش بسنده است. آرى، اگر انسانى به او ايمان داشته باشد و كار دنيا و آخرت خويش را به تدبير و تقدير او واگذارد، خداى فرزانه او را كفايت مى‏كند و با او به گونه‏اى رفتار مى‏كند كه دنياى آباد و آزاد و بهشت پرطراوت را به دست آورد. در روايتى آمده است كه: هر كس شادمان مى‏گردد كه پرتوان‏ترين انسان‏ها گردد، بايد به خدا اعتماد نمايد. من سرّه ان يكون اقوى الناس فليتوكل على الله.(492) در ادامه آيه مى‏افزايد: إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ‏ چرا كه خدا به دليل دانش و قدرت بى‏كرانش، خواست و فرمان خود را به انجام مى‏رساند، و هيچ كسى نمى‏تواند جلو تدبير و تقدير او، در پديد آوردن پديده‏ها و تدبير هستى را بگيرد. به باور پاره‏اى منظور اين است كه: بى‏گمان فرمان خدا در مورد كسانى كه به او توكّل نمايند و يا اعتماد نكنند انجام‏شدنى است. قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً به يقين خدا براى هر چيز اندازه‏اى قرار داده است كه آن نظام و تقدير بى كم و كاست رعايت مى‏گردد. به باور پاره‏اى منظور اين است كه: خدا براى هر چيزى بر اساس مصلحت و رحمت مقرراتى در حلال و حرام و روا و ناروا و ترغيب و هشدار قرار داده است؛ درست همان گونه كه در پديده طلاق و دوران «عدّه» و موضوعاتى نظير اين‏ها مقررات و قوانين خود را به روشنى بيان فرموده است. امّا به باور پاره‏اى ديگر منظور اين است كه: و خدا براى هر خوشى و ناخوشى و سختى و آسايش فرصت و پايانى قرار داده است كه سرانجام فرا مى‏رسد.

نکات مهم:

در مديريّت بحران‏ها و فتنه‏ها، دو چيز راه نجات است:
الف) تقوى. <<و من يتّق اللّه يجعل له مخرجاً>>
ب) تمسك به قرآن. «اذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن» (250)
- زن و شوهرى كه به ناچار با طلاق از هم جدا مى‏شوند، اگر تقوا را مراعات كنند، مشمول لطف ويژه خداوند مى‏شوند. <<يرزقه من حيث لا يحتسب>>
- كسانى كه با گناه زندگى خود را تأمين مى‏كنند، راه دريافت روزى‏هاى پيش بينى نشده را به روى خود مى‏بندند. <<و من يتق اللّه... يرزقه من حيث لا يحتسب>>
- اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نيست. <<يرزقه من حيث لايحتسب>>
- رعايت امور معنوى، در زندگى مادّى اثر گذار است. (امدادهاى غيبى، در زندگى انسان نقش مؤثرى دارند.) <<من حيث لا يحتسب>>
- انسان متقى، خواست خود را در مسير خواست و اراده خدا قرار مى‏دهد و چون اراده الهى بن بست ندارد، انسان متقى نيز به بن بست نخواهد رسيد. <<و من يتق اللّه يجعل له مخرجاً>>7- هميشه رزق زياد وابسته به كار زياد نيست. <<و من يتق اللّه... يرزقه >>(همان گونه كه هميشه مقدار و كمّيت آن مهم نيست. امام صادق‏عليه السلام در تفسير <<يرزقه من حيث لايحتسب>> فرمود: خداوند در آنچه به او داده بركت مى‏دهد. (251) )
- تقوى و توكل دو اهرم براى خروج از بن بست است. <<و من يتق اللّه... و من يتوكل على اللّه...>>
- براى تأمين زندگى امروز، تقوا <<و من يتق اللّه... يرزقه>> و براى آينده، توكل لازم است. <<و من يتوكل على اللّه فهو حسبه>>
- تقوى، مقدّم بر توكل است. <<و من يتق اللّه... و من يتوكل على اللّه>>
- بدون لطف خداوند، هيچ عامل ديگرى كارآمد و كافى نيست. <<فهو حسبه>>
- در اراده و خواست تمام افراد و حكومت‏ها، احتمال شكست و ناكارآمدى و بن بست وجود دارد. تنها امرى كه شكست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است. <<انّ اللّه بالغ امره>>
- دليل توكل ما، قدرت بى نهايت الهى است. <<و من يتوكل ... انّ اللّه بالغ امره>>
- معناى توكل ما و قدرت خداوند آن نيست كه انسان به همه خواسته‏هاى خود مى‏رسد، زيرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و كتاب دارد. <<و من يتوكل على اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لكل شى‏ءٍ قدراً>>

مدير كل مشاركت مردمي نوسازي مدارس كشور در گفت‌وگو با فارس:
ايرانيان مقيم حاشيه خليج‌فارس‌ ركوردار مدرسه‌سازي شدند

خبرگزاري فارس: مدير كل دفتر مشاركت مردمي سازمان نوسازي مدارس كشور گفت: ايرانيان كه در كشورهاي حوزه‌ خليج فارس زندگي مي‌كنند، ركوردار مشاركت در امر مدرسه‌سازي بين خيرين مدرسه‌ساز ايراني در خارج از كشور هستند.


محمدرضا جعفري در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» با بيان اينكه ايراني‌هايي كه در كشورهاي متحده عربي حوزه‌ خليج فارس، امارات، قطر و كويت زندگي مي‌كنند در بين خيرين مدرسه‌سازي كه در خارج از كشور هستند، بيشترين مدرسه را به خصوص در استان فارس ساخته‌اند.
وي افزود: سازمان نوسازي براي تجليل از اين خيرين مدرسه‌ساز كه در خارج از كشور زندگي مي‌كنند در 2 سال گذشته همايشي در دوبي برگزار كرده است.
وي با بيان اينكه ايرانيان در سراسر جهان در امر مدرسه‌سازي مشاركت دارند، تصريح كرد: خيرين مدرسه‌ساز به عنوان نمونه از كشور آمريكا و سوئيس در امر مدرسه‌سازي مشاركت داشتند كه آقاي جواد موفقيان از كشور آمريكا بيش از 20 هنرستان در ايران تأسيس كرده است و احمدخيامي كه در سوئيس زندگي مي‌كند 14 دبيرستان در تهران و 100 مدرسه در روستاها ساخته است.
انتهاي پيام/ش

و سرانجام معاون اولی آقای مشایی

خطاب به رئيس جمهور منتشر شد متن دستور رهبر انقلاب درباره عزل مشايي

پس از 6 روز رايزني فشرده، متن و تصوير دستور رهبر معظم انقلاب اسلامي خطاب به دكتر احمدي نژاد درباره ضرورت عزل اسفنديار رحيم مشايي از پست معاونت اولي رئيس جمهور منتشر شد.
طي روزهاي اخير برخي افراد اصل وجود دستوري مكتوب از ناحيه رهبر انقلاب درباره ضرورت عزل مشايي را انكار كرده بودند اما اكنون و با انتشار متن كامل دستور رهبري فضا كاملاً شفاف و بركناري مشايي صددرصد قطعي شد.
متن دستور رهبر معظم انقلاب كه نسخه اي از آن در اختيار كيهان قرار گرفته چنين است:
بسمه تعالي
جناب آقاي دكتراحمدي نژاد رياست محترم جمهوري اسلامي ايران
با سلام و تحيت، انتصاب جناب آقاي اسفنديار رحيم مشايي به معاونت رئيس جمهور برخلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است. لازم است انتصاب مزبور ملغي و كأن لم يكن اعلام گردد.
سيدعلي خامنه اي

در پي انتشار نامه مقام معظم رهبري به رييس‌جمهور درخصوص ضرورت برکناري آقاي مشايي از معاون اولي رييس جمهور، اسفنديار رحيم مشايي از اين پست کناره‌گيري کرد.

به گزارش ايسنا،‌ متن اطلاعيه كناره‌گيري مشايي به اين شرح است.

بسمه تعالي

اينجانب بعد از دستور مقام معظم رهبري خود را معاون اول رييس جمهور نمي‌دانم و به عنوان يک سرباز ولايي در هر کجا که بتوانم به مردم عزيز کشور خدمت خواهم کرد.

 
پايگاه اطلاع‌رساني رياست جمهوري: محمود احمدي‌نژاد در پاسخ به نامه رحيم مشايي با كناره گيري وي از معاونت اولي رييس جمهور موافقت كرد.

محمود احمدي‌نژاد در پاسخ به نامه رحيم مشايي با كناره گيري وي از معاونت اولي رييس جمهور موافقت كرد.
متن نامه به شرح زير مي باشد:

بسم الله الرحمن الرحيم
برادر ارجمند جناب آقاي مهندس رحيم مشايي
با تقدير فراوان از بزرگواري و پذيرش مسووليت معاونت اولي كه علي رغم ميل شخصي جنابعالي و با اصرار اينجانب انجام شد مجددا تاكيد مي نمايم كه شما را انساني خود ساخته، مومن و دلباخته حضرت ولي عصر(عج) و با تعهدي عميق و آگاهانه به خط نوراني ولايت و مباني جدي اسلامي و خدمتگزاري توانمند و صديق به ملت الهي و عزيز ايران مي شناسم.

طي يك هفته اخير نيز اميدوار بودم كه با رفع برخي تبليغات منفي فشارها و جوسازيهاي بعضي رسانه ها و جريانهاي سياسي دولت بتواند از خدمات شما در جايگاه معاون اولي برخوردار بماند.

با پذيرش كناره گيري شما از مسووليت مذكور مطمئن هستم همواره در خدمت ملت و انقلاب اسلامي خواهيد بود .

از خداي متعالي براي حضرتعالي موفقيت و عزت روز افزون مسالت دارم.
محمود احمدي نژاد
رييس جمهوري اسلامي ايران
سکوت احمدی نژاد درمقابل فرمان رهبری عجيب است
با وجود اینکه احمدی نژاد می دانست انتصاب رحيم مشایی موجب رنجش مسولان کشور، مراجع تقلید وشخصیت های سیاسی می شود تاکید بر این انتصاب از سوی ایشان عجیب بود.
عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی سکوت وعدم تمکین احمدی نژاد درمقابل فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر عزل رحیم مشایی از معاونت اول رییس جمهور را یک نکته منفی وغیر قابل قبول در کارنامه وی دانست.

محمد خرسند عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی در گفت وگو با «فردا» با تاکید براینکه فرمان مقام معظم رهبری برای همه حجت وفصل الخطاب است، خاطرنشان کرد: عجیب است که رییس جمهور مکتبی و ولایتمداری چون احمدی نژاد بعد از یک هفته از صدور فرمان مقام معظم رهبری سکوت کرده اند.

این روحانی اصول گرا با بیان اینکه فرمان رهبری در ابتدا ی راه دولت دهم یک امتحان برای این دولت بود اظهار داشت:همه علاقمندان به رهبری انتظار داشتند احمدی نژاد بعد از رویت حکم مقام رهبری نسبت به تحقق خواسته ایشان اقدام کند ولی ایشان با سکوت در مقا بل این فرمان نکته منفی در کارنامه خود به جای گذاشتند.

عضو شورای مرکزی موتلفه اظهار داشت: سکوت درمقابل فرمان رهبری هیچ حجت شرعی ندارد و برای علاقمندان به نظام قابل پذیرش نیست.

وی با تاکید براینکه انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهور از سوی احمدی نژاد به هیچ عنوان قابل توجیه نبود، خاطرنشان کرد: با وجود اینکه احمدی نژاد می دانست انتصاب رحيم مشایی موجب رنجش مسولان کشور، مراجع تقلید وشخصیت های سیاسی می شود تاکید بر این انتصاب از سوی ایشان عجیب بود.

وی افزود: انتظار همه حامیان احمدی نژاد از ایشان این است که ایشان با نگارش نامه ای به مقام معظم رهبری بر تبعیت خود از رهنمود های ایشان اقدام کنند.

چه كسي او را اداره مي كند ؟! (يادداشت روز)

1- شايد اين برداشت «بدبينانه» باشد كه حضور آقاي رحيم مشايي را در كنار رئيس جمهور محترم، بخشي از يك پروژه بيروني تلقي كنيم ولي متأسفانه برخي از شواهد و قرائن موجود اين احتمال را قوت مي بخشند و نشان مي دهند رحيم مشايي در كنار آقاي دكتراحمدي نژاد همان نقشي را برعهده دارد كه افراطيون مدعي اصلاحات و سردمداران آنها به گونه اي ديگر برعهده داشته و دارند، به بيان ديگر مي توان حدس زد رحيم مشايي نيز يكي از مهره هاي كودتاي مخملي است كه فقط محل مأموريت او با ساير توطئه گران اخير متفاوت است و نه «هويت» او!
به يقين جناب دكتراحمدي نژاد به خاطر روابط صميمانه اي كه با رحيم مشايي دارد از اين برداشت تعجب كرده و ابرو درهم مي كشد. اما واقعيت هاي موجود اجازه نمي دهند اين احتمال ناديده گرفته شود، زيرا ملاك و معيار براي حساس بودن نسبت به يك احتمال و ضرورت پي گيري آن، «درصد احتمال» نيست بلكه ميزان اهميتي است كه «موضوع مورد احتمال» دارد. به عنوان مثال با وجود احتمال 90درصدي درباره گرانتر بودن قيمت رب گوجه فرنگي در فلان فروشگاه بعيد نيست كه افرادي براي خريد به همان فروشگاه مراجعه كنند، زيرا «مورد احتمال» يعني يك قوطي رب گوجه فرنگي آنقدر اهميت ندارد كه احتمال 90 درصدي درباره گرانتر بودن قيمت آن، مانع از خريد باشد. اما اگر فقط يك درصد احتمال داده شود كه فلان بطري آب، آلوده به سم مهلك است به يقين هيچكس قبل از بررسي و اطمينان كامل از آن نمي نوشد. چرا كه در اين حالت هرچند درصد احتمال ناچيز است ولي مورد و موضوع آن به زندگي و مرگ بستگي دارد.
و اما، نشانه هاي وابستگي مشايي و خطري كه از اين زاويه نظام و دولت اصولگرا را تهديد مي كند خيلي بيشتر از يك احتمال ساده و اندك است و نكته درخور توجه اين كه رئيس جمهور محترم، آقاي دكتراحمدي نژاد اولين قرباني اين توطئه خواهد بود، اگرچه ايشان متاسفانه تاكنون در درك اين نكته فاقد هوشمندي لازم بوده اند.
2- دستور رهبرمعظم انقلاب به دكتراحمدي نژاد درباره ضرورت بركناري رحيم مشايي از پست حساس و كليدي «معاونت اول رئيس جمهور» كه كليشه آن در صفحه اول كيهان امروز آمده است به اندازه اي صريح و خالي از ابهام است كه تأخير چند روزه آقاي احمدي نژاد در اجراي اين دستورالعمل، عجيب و غيرقابل توجيه به نظر مي رسد چرا كه رئيس جمهور محترم با دو ويژگي برجسته «ولايت پذيري» و «قانون گرايي» در ميان مردم شناخته مي شود و دقيقاً به همين علت و مخصوصاً «ولايت پذيري» در انتخابات اخير رياست جمهوري با اقبال گسترده و كم نظير مردم روبرو شده است، بنابراين انتظار آن بود كه بي درنگ و بدون فوت وقت دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب را به اجرا درآورده و رحيم مشايي را كه از ابتدا نيز بدون كمترين توجيه منطقي و دليل عقلايي به معاونت اول رئيس جمهور منصوب كرده بود، از اين پست حساس و كليدي عزل كند.
ظاهراً-و با عرض پوزش- انگار جناب رئيس جمهور فراموش كرده اند كه انتظار مردم براي عزل مشايي يك «خواهش دوستانه»! يا «توصيه اخلاقي»! نيست كه پذيرش يا رد آن در اختيار آقاي احمدي نژاد باشد، بلكه عزل مشايي بعد از دستور صريح رهبرمعظم انقلاب يك وظيفه غيرقابل خدشه قانوني و تكليف صريح و روشن «شرعي» است كه حق عدول از آن را ندارند، چرا كه مطابق اصل پنجاه و هفتم قانون اساسي «قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضائيه كه زير نظر ولايت مطلقه امر اعمال مي گردند» و در اصل 113 قانون اساسي تصريح شده است كه وظيفه رئيس جمهور اجراي قانون اساسي است.
3- در اين جملات دقت كنيد؛
«راه درست، اطاعت از رهبري است»، «عشق به ولايت فقيه ادامه اتصال به امام عصر(عج) است»، «ولايت فقيه يعني تداوم راه كربلا و ما موظف به پيروي هستيم»، «ولايت فقيه عامل پيروزي و شعبه اي از ولايت پيامبر(ص) است»، « در هيچ تصميمي بدون رضايت ولي فقيه، خيري وجود ندارد»، «ولي فقيه منصوب امام معصوم(ع) است»، «ما تا آخر پاي سياست هاي رهبري ايستاده ايم»، «فرق دولت ما با دويست دولت ديگر در ولايت فقيه است»، «اطاعت از ولي فقيه تداوم اطاعت از پيامبرخدا(ص) و ائمه معصومين(ع) است»، «رضايت رهبرانقلاب را با هيچ چيز عوض نمي كنيم»...
اين اظهارنظرها از كيست؟ درست حدس زده ايد، اين جملات و صدها نمونه ديگر از اين دست، ديدگاه و نظر آقاي دكتراحمدي نژاد درباره ولايت فقيه است كه طي چند سال اخير و به مناسبت هاي مختلف ابراز داشته اند.
اكنون اين سوال پيش مي آيد كه آيا اخيراً در ديدگاهها و نظرات رياست محترم جمهوري درباره ولايت فقيه تغييري پديد آمده است؟!
به نظر نگارنده و با شناختي كه از احمدي نژاد در دست است، پاسخ اين سوال منفي است و رئيس جمهور محترم كماكان بر همان ديدگاه و نظر خويش كه برخاسته از اعتقاد راسخ به اسلام و قانون اساسي است پابرجاست، پس علت تأخير سوال برانگيز وي در اجراي دستور رهبرمعظم انقلاب چيست؟! ابتدا به صراحت بايد گفت كه اين تأخير و درنگ آقاي احمدي نژاد كمترين توجيه اسلامي و قانوني ندارد ولي شنيده ها حاكي از آن است كه رئيس جمهور اصرار دارد نظر رهبرمعظم انقلاب را به ادامه كار مشايي در پست ياد شده -هرچند براي مدتي كوتاه- جلب كند! اين تقاضا اگرچه «ولايت پذيري» و «قانون گرايي» آقاي احمدي نژاد را مخدوش مي كند - و صد البته تأسف آور نيز هست- اما با اندكي تسامح مي توان تعلل ايشان را ناشي از كم داني و ضعف بينش اسلامي وي دانست و نه خداي نخواسته كم توجهي به اصل ولايت فقيه و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، هرچند كه اين ضعف بينش، كم نقيصه اي نيست.
4-درباره مواضع و عملكرد آقاي رحيم مشايي اگرچه گفتني هاي بسياري هست ولي در اين نوشته تنها به چند نمونه آشكار اشاره مي كنيم. نمونه هايي كه احتمال يادشده در صدر اين يادداشت را قوت مي بخشد.
الف: آقاي مشايي چندي پيش در اقدامي سوال برانگيز از اشغالگران قدس كه به قيمت آواره كردن 10 ميليون مسلمان فلسطيني و قتل عام صدها هزار نفر از آنان در فلسطين اشغالي حضور پيدا كرده اند و همه ساله خون هزاران زن و مرد و كودك فلسطيني به عنوان هزينه ادامه حضور اين جرثومه هاي فساد و تباهي بر زمين ريخته مي شود، با عنوان «مردم اسرائيل»! ياد كرد. اين اقدام رحيم مشايي بلافاصله با استقبال گسترده محافل آمريكايي و اروپايي و بسياري از مدعيان اصلاحات روبرو شد تا آنجا كه رژيم صهيونيستي ضمن تقدير چندباره وي، به آقاي مشايي لقب «دوست اسرائيل» داد. ممكن است گفته شود كه اين اظهارنظر مشايي از نوع «سهولسان» بوده است ولي بايد توجه داشت كه وي بعد از اعتراض هاي گسترده داخلي نه فقط حاضر به اصلاح نظر خود نشد بلكه بر آن اصرار هم ورزيد و حتي بعد از توبيخ شديد رهبرمعظم انقلاب نيز در اقدامي به ظاهر سبكسرانه و بي ادبانه و در واقع حسابشده! طي نامه اي خطاب به ايشان، بازهم از آنچه گفته بود دفاع كرد!
ب: آقاي مشايي علي رغم اطلاع از نظر رهبرمعظم انقلاب كه حج و زيارت را از مصاديق گردشگري نمي دانستند براي تسخير اين سازمان خيز برداشت كه با توجه به جايگاه حج و ديدگاه مشايي، اين اقدام وي را نمي توان با نگراني روزافزون غرب از حضور موثر و الگوساز حجاج ايراني در مراسم حج بي ارتباط دانست. گفتني است مشايي بعد از دستور صريح رهبرمعظم انقلاب نيز بدون توجه به اين دستورالعمل قصد مسدود كردن حساب هاي بانكي سازمان حج و گشودن حساب به نام خود را داشت كه از اين اقدام وي جلوگيري شد.
ج: مشايي چندي قبل طي سخناني كه فيلم و نوار آن موجود است «دوران اسلامگرايي» را پايان يافته معرفي كرده و با مقايسه «دوران اسلامگرايي» و «دوران اسب سواري»! گفته بود، امروزه در عصر علم و تكنولوژي و بيداري ملت ها، دوران اسلامگرايي سپري شده است!! بايد توجه داشت كه نهضت اسلامگرايي اصلي ترين شاخصه خط امام و بزرگترين دغدغه و نگراني آمريكا در جهان اسلام است و همه ساله بودجه هاي نجومي و كلاني براي مقابله با آن هزينه مي شود.
د: مشايي در اوج مخالفت هاي گسترده كشورهاي غربي با حجاب اسلامي، طي مصاحبه اي «حجاب اسلامي» را «اختياري» ناميده بود كه ترجمان ديگر اين اظهارنظر، نه فقط نفي حجاب و مخالفت با قوانين اسلامي است، بلكه محكوم كردن تلويحي اصرار جهان اسلام و مخصوصاً ايران اسلامي بر حجاب و عفاف است.
هـ : جديدترين «شاه» كار!! مشايي، مخالفت صريح و بي پرده وي با دستورالعمل اخير رهبرمعظم انقلاب درباره عزل وي از «معاونت اول رئيس جمهور» است. مشايي بلافاصله بعداز اطلاع از دستورالعمل رهبرانقلاب بر ضرورت حضور خود در اين پست كليدي تاكيد ورزيد و مخالفان خود را «حسود»!! و يا افرادي ناميد كه نگران رياست جمهوري وي در دوره يازدهم هستند!!...
و: تمامي ديدگاهها و اقدامات يادشده مشايي بدون كم و كاست با خواسته هاي دشمن بيروني و مواضع و عملكرد جبهه مدعي اصلاحات همخواني دارد و اصلي ترين وجه اشتراك او با خط توطئه اخير، تلاش براي عبور از ارزش هاي اسلامي و انقلابي و زير پا نهادن قوانين مسلم جمهوري اسلامي است. بنابراين، اگر حضور رحيم مشايي در كنار رئيس جمهور، حلقه اي از توطئه اخير دشمن و بخشي از پروژه مشترك و بيروني مدعيان اصلاحات نيست، پس چيست؟! و آيا تعجب آور و تأسف آور نيست كه رئيس جمهور محترم اينهمه از حضور وي در كنار خود، آنهم به عنوان معاون اول اصرار مي ورزد.
5- و بالاخره بديهي است كه رئيس جمهور محترم حاضر به ناديده گرفتن دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب نبوده و رحيم مشايي را عزل خواهد كرد ولي چرا با اينهمه تأخير غيرقابل توجيه و به قيمت مخدوش شدن محبوبيت رئيس جمهور در اذهان ملت؟!
6- آقاي احمدي نژاد بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه رحيم مشايي به وضوح از قطعي بودن عزل خود باخبر است اما چرا آقاي احمدي نژاد را به ماندن خود ترغيب و تشويق مي كند؟ و ازاين تأخير چه هدفي دارد؟
نگارنده براين باور است كه مشايي و كساني كه او را اداره مي كنند قصد دارند، هزينه پذيرش دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب را بالا ببرند! تا به خيال خود مانع از دستورالعمل هاي مشابه آقا در موارد ديگر شوند! مثلاً چنانچه در پي زد و بند پنهان با آمريكا بودند و رهبرمعظم انقلاب با هشدار و دستورالعمل خويش خواستار پايان دادن به اين زد و بند پنهان شدند، تأخير در اجراي دستور ايشان طبيعي!! جلوه كند!!... اين نكته و اين احتمال مخصوصاً بايد براي آقاي دكتر احمدي نژاد كه در ضديت با آمريكا جدي و مصمم است، هشداردهنده باشد تا خداي نخواسته از افرادي نظير مشايي ضربه نخورد و در نتيجه، به نظام ضربه نزند!
حسين شريعتمداري